امروز 14 آبان 1404 - ساعت به وقت ایران 08:39:13

› چو ایران نباشد تن مباد، بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

↲ 4 مهر 1404 00:18:59 توسط esemds

› زندگی یا تلاش برای بقا؟
وقتی زمین و زمان دست به دست هم میدن تا زمین بخوری، پا نشو.

بعد یه مدت نسبتا طولانی اومدم در مورد ایران یه چند تا جمله بنویسم و دلم رو خالی کنم. حقیقتش اوضاع این روزها اصلا خوب نیست، با نشستن و نگاه کردن فقط حرص میخورم و اعصابم خرد میشه.

مشکل ایران هست. ایران سنگ بزرگی شده و افتاده تو سر آمریکا و اسرائیل و آلمان و غرب و شرق و همه جا. همه حرام زاده ها دست به دست هم داده اند برای زمین زدن ایران. 

من کاری با سیاست مسئول های این کشور ندارم، راه آنها اشتباه هست و این واضح و نمایان هست، گرانی، تورم، کیفیت زندگی، دغدغه ها و مشکلات جامعه همه و همه شاهدی برای این اشتباه هستند ولی مشکل ما از این بزرگتر هم هست، مشکل ما دشمنان دوست نما هستند، آنهایی که در ظاهر به فکر رفاه و آسایش ما هستند و در باطن به فکر جیب خودشان. منفعت طلبی به قیمت بسیار.

منفعت خیلی ها در این تورم و گرانی و فقر هست. اگر این طور نبود اوضاع الان درست شده بود، باید با این واقعیت روبه رو بشیم، باید قبول کنیم که خیلی از این مشقت ها ساخته و پرداخته دست انسانها هست، کاری ندارم که چه کسی، کار من تحلیل رفتار و گفتار سیاستمدارها نیست، کار من بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران یا غرب و شرق هم نیست، کار من بیان احساسها و ادراکم هست، من انسان هستم و فکر میکنم و این طور فکر میکنم که ایران گرفتار مشکل بسیار بزرگی هست، از داخل، از خارج، از نزدیک و از دور داریم ضربه میخوریم.

بیایین کمی اصولی حرف بزنیم، در قالب بخش ها

 

بخش اول: مردم ایران و بقا

مردم ایران آدمهایی سخت جان و ساده لوح هستند درست مثل خودم. برای گفتن حقیقت از من نرنجید، من خودم آدم پخمه و ساده ای بودم و هنوز هم فکر میکنم ساده هستم، اگر این طور نبود الآن وضعم خوب بود و داشتم تو توکیو قدم میزدم نه گرفتار بدهی و وام و شغل آب دوغ خیاری. من نمونه ای از این جامعه هستم، جامعه ای ۸۰ میلیون نفری که داریم همگی با هم سقوط میکنیم ته دره ای بسیار بزرگ. اول اینکه مردم ما سخت جان هستند ولی این به این معنی نیست همه جان سالم به در ببرند، خیلی ها موقع افتادن میمیرند و خیل عظیمی هم ناکار می شوند عده کمی سالم می افتند ته دره (اندکی تفکر)، دوم اینکه ما مثل هم هستیم، ولی مثل هم نیستیم، هم وطن هستیم ولی به خون همه تشنه ایم، اگه دست دوستی به طرف کسی دراز کنیم دستمون رو می برند (و میفروشند) به جای کمک کردن. (به دلیل فشار اقتصادی خیلی ها نای کمک هم ندارن (عدم همدلی و هماهنگی)) سوم اینکه ما آدم های بیسوادی هستیم، هم من هم شما و هم بقیه، ناراحت هم بشید واقعیت همینه، من در ظاهر تلاش میکنم خودمو موفق و باسواد و بالا نشون بدم ولی در باطن سواد انچنانی ندارم، من حتی بلد نیستم حقم رو در چهارچوب قانون ایران یا بین الملل مطالبه کنم، همیشه حق ایران و ایرانی ضایع میشه، اسرائیل و آمرایکا به ما حمله کردند و نتونستیم حقمون رو مطالبه کنیم.

ما با مسائلی روبه رو هستیم که مردم کشورهای پیشرفته (حتی بقیه دنیا (نه فقط پیش رفته ها)) بهش فکر هم نمیکنند، حتی درکی از مشکلات ما ندارند. ما داریم برای زنده ماندن تلاش میکنیم درست مثل انسان اولیه. (آنها از دایناسور و درنده ها فرار میکردند و ما از هم نوعهای خودمون). داریم جان میکنیم برای زندگی، عمرمان را فدا میکنیم برای اندکی حال خوش و زندگی ولی دریغ از یک روز خوش. 

در یک جمله ایرانی بودن (خلاف اعتبار گذشته ما) اکنون عار شده و از همه جا تحرم و تهدید شده ایم. ایرانی بودن جرم بزرگی هست.

 

بخش دوم: مدیریت و وجدان کاری

ما خیلی وقته دچار سوء مدیریت هستیم. در همه سازمانها و نهادها و حتی خانواده ها. من در کارم کم کاری میکنم و فکر میکنم زرنگ هستم، همسایه من هم در کارش کوتاهی میکنه و از سر و دم کارش میزنه و اونم زرنگی کرده، من نسبت به او زرنگی میکنم و حق اونو میخورم، اون نسبت به من زرنگی میکنه و حق منو ضایع میکنه و این وسط کسی هم ضرر نکرده (؟؟؟) به قول شاعر وات ده فاک. کسی هست که با وجدان باشه و عمدا بین درست و غلط، درست و رو انتخاب کنه، کسی هست که به فکر همسایه هم باشه؟ کسی هست که به زندگیش و کارهایش اینطور نگاه کنه من در قبال این مردم مسئول هستم و همه حرف هایم و اعمالم در زندگی دیگران نقش دارد؟ کسی هست ؟ اره ولی خیلی کم.

و عاشق این هستم که این مردم بیشتر دیده بشن، باید مردم قهرمان واقعی را بشناسند. آنهایی که با شناخت کامل درست و غلط، با اینکه میدانند راه کج زودتر به مقصد میرسد ولی همچنان راه سخت درستی و وجدان را انتخاب میکنند لیاقت تمجید و احترام دارند.

 

بخش سوم: بحران فرهنگی و اجتماعی ایران

در ایران در این چند سال اخیر، علاوه از مشکلات اقتصادی و سیاسی گسترده، یک مشکل بزرگی هم در زمینه اجتماعی داریم، بحران فرهنگ. ما در ایام قدیم نه چندان دور، مثلا ۱۰ سال پیش، برای کسی که راهنما و دلسوز ما بود احترام میگذاشتیم، حرف های دیگران را میشندیم، نظر افراد مختلف را حتی اگر مخالف طرز فکر ما بود، گوش میدادیم، اگر کسی از منطق و علم و درستی حرف میزد، تحسینش میکردیم، الان ارزشها عوض شده، کسی مور احترام هست که فالوور بیشتری دارد، کسی تحسین میشود که بیشتر بذله بگوید و بیشتر خوار و بی وجود باشد، کسی حرف هایش شندیده میشود که سیکس پک دارد و یا اگر خانم باشد برجسته تر باشد، ما آدمهای متفاوتی هستیم، ما ناخواسته عوض شده ایم. فرهنگ و خرده فرهنگ درست مثل آجر یه ساختمان هست، هر یک فرهنگ خوبی که از جامعه حذف بشود درست مانند اینه که یک آجر از این ساختمان برداریم، بعد چند آجر ساختمان میریزد تو سر خودمان و میمانیم زیر آوار.

 

 

بخش چهارم: افول تمدن در سایه ها

بحران فرهنگی فقط مال ایران نیست، تمدن و ساختار همه جوامع در معرض خطر فروپاشی هست. تمدن انسانها، چیزی که همه این چند هزار سال برایش زحمت کشیده شده، اکنون داره به دست خود بشر از بین میرده. کمی به این موضوع بپردازیم. جوانهای امروزی به اندازه جوانهای نسل های قبلی دنبال ارزش ها نیستند، نه دنبال درس و علم و تحصیل هستند، نه دنبال تعالی و مقام و منزلت خوب و نه دنبال گسترش فرهنگ و ایده و طرز فکر سازنده، دنبال اختراع و اکتشاف هم نیستند و اصلا اهل ماجراجویی هم نیستند، دنبال جذب والوور و دنبال توجه هستند، دنبال این هستند که دیده بشوند زن و مرد هم ندارد، در جامعه جهانی امروزی، کسی موفق تر هست که فالوور بیشتری دارد، معروف و پولدار هست، حرفهای جلف و بی معنی میزند و ساختارشکن هست، کسی که به پدر و مادرش فهش بده، کسی که تو چراغ قرمز ترمز نزنه، کسی به معلمش بی احترامی کنه، کسی که به زنش یا مردش خیانت کنه و هزاران کار ناشایست دیگه که نشان دهنده افول شخص و جامعه هست. 

اینستاگرام و شبکه های به ظاهر اجتماعی (در باطن ضد اجتماعی) در رأس این مشکل هستند، قبل از همه گیر شدن این شبکه ها، اینترنت جای نسبتا سالمی بود و مشکلات جوامع رو تهدید میکرد ولی الان متاسفانه دیگه اوضاع خیلی خراب هست البته این رو باید در نظر بگیریم که افرادی که مخالف این حرف هستند میگویند که جامعه از اول خراب بود فقط دیده نمیشد و اینترنت این ها را به رو آورده است باید بگم تا حدی این حرف درست هست و جامعه از قبل مشکلاتی داشت ولی این شبکه این مشکلات را بولد و بزرگتر کرد و به روند نزول کمک زیادی کرده و میکند و با نفوذ هوش مصنوعی اوضاع بد تر هم خواهد شد.

شاید همه چیز برنامه ریزی شده باشد و یا شاید همه چیز بدون برنامه، به هر حال نیاز به بررسی هست و اینترنت نیاز به کنترل در ابعادی بزرگ دارد هر چند که من طرفدار بزرگ آزادی هستم و حتی اولین پست این بلاگ هم در مورد آزادی هست ولی آزادی نباید به ضرر تمدن تمام بشود، هر چیزی که مانع تعالی و تمدن و بالا رفتن شود، حتی اگر اسمش آزادی هم باشه، یک بند حساب میشود و باید حذف یا اصلاح شود.

 

راهکاری برای دفاع و گریز

به عنوان یک ایرانی، در وهله اول به پاس میهن پرسی و پاسداری از وطن، وظیفه من اطلاع رسانی و یا بیش آگاهی خودم و هم وطن هایم در موارد ذکر شده هست. من نمیتوانم این همه مشکل رو ببینم و آرام بشینم، من شاید کار زیادی از دستم برنیاد ولی همین نوشتن دغدغه و طرز فکر هم به نظرم کاری پسندیده هست.

به نظرم همه باید بدانیم که ایران محل زندگی ما هست، ایران آباد یعنی زندگی ما آباد هست و ایران ویران هم یعنی زندگی ما ویران هست. یعنی نه من جدا از ایران هستم و نه ایران جدا از من. وطن پرست هستم تا آخر خط.

در وهله دوم باید بپذیریم که جوامع زیادی در برهه های تاریخ دچار مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی شده اند و توانسته اند با برنامه ریزی و تغییر و تدبیر این مشکلات را پست سر بگذارند و ما هم میتوانیم و باید هم همین کار را بکنیم، باید به فکر تغییر باشیم و از خودمون شروع کنیم.

قدم بعدی به نظرم اینه که در سطح جهانی ترمز این شبکه های اجتماعی تاثیر گذار رو بکشیم، باید محتوایی که به دست خردسالها میرسه با محتوایی که به دست بزرگ سالها میرسه متفاوت باشه، به هر حال بحث دیدن و یادگرفتن هست. بچه آدم سنگ نیست که ببینه و بگذره، هر چیزی که ببنید رو دوست داره امتحان کنه حتی اگه بد باشه. (اصلا بچه میگه میدونه چی بد هست و چی خوب؟)

در آخر آبادی و ویرانی یک قوم به دست خودشان هست، کسی از آمریکا یا هر جای دیگه به فکر آبادی زمین ما نیست اونها به فکر جیب خودشان هستند، باید خودمان این مرز و بوم رو درست و اصلاح کنیم، باید بفهمیم که ما خودمان مسؤل کشور خودمان هستم و مسلما حق ما بیشتر از این هست که به نیاز های اولیه فکر کنیم و جایی برای دلخوشی نداشته باشیم، حق ما، همان حقی هست که بقیه دارند، نه کمتر.

به امید آگاهی مردم و خودم، به امید آبادی و حال خوش برای همه.

iran

آخرین برزورسانی: 6 مهر 1404 16:31:23

𝕧iew38 omment0

Insert Comments :)

تعداد نظرهای ثبت شده: 0


ورود \ ثبت نام